این ما هستیم که میتونیم با ارسال کتابها به کتابخونههای مدارس مناطق کمبرخوردار به دانش آموزان واسه پیدا کردن جواب همه سوالهایی که دارن کمک کنیم که راهی سفر بشن، مثل یه *سرخپوست پارهوقت* که این بار تصمیم گرفته پا به سرزمین جادویی کلمات بذاره و با دنیای تازهای آشنا بشه شبیه *شازده کوچولو*.
ما با جهان بزرگ کتابها بهشون کمک میکنیم که از خیلی چیزها نترسن، دل به دریای ناشناخته بزنن و ماهیهای بزرگ و امواج و *تمساح سیستان و بلوچستان* یا هرجای دیگه اونارو دلسرد نکنن، حتی اگه فقط یه *ماهی سیاه کوچولو* باشن.
این مأموریت اونهاست: *نجات دادن کتابها*.
کتابهایی که خیلی وقته کسی بهشون سر نزده و تمام حرفهاشونو توی دلشون نگه داشتن. حتما توی این مسیر دوستای زیادی پیدا میکنن که مثل یک *درخت بخشنده* ن و هیچ وقت اونارو تنها نمیذارن چون *ریشههای محکمی تو دل خاک دارن*
وقتی مأموریت تموم شد خود اونها میتونن با خوندن این کتابها یه نویسنده باشن، نویسندههای واقعی که *فوت و فن نوشتن* رو یاد گرفتن، پس ما باید عجله کنیم تا اونها زودتر پا تو دل مسیر بذارن.
•